درخت ذهن من

نوشتن بیرون جهیدن از صف مُردگان است

درخت ذهن من

نوشتن بیرون جهیدن از صف مُردگان است

دوش دیدم که ملائک درِ میخانه زدند

گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند

 

ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت

با منِ راه‌نشین بادهٔ مستانه زدند

 

آسمان بارِ امانت نتوانست کشید

قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند

 

جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عُذر بِنِه

چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند

 

شُکرِ ایزد که میانِ من و او صلح افتاد

صوفیان رقص‌کنان ساغرِ شکرانه زدند

 

آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع

آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

 

کس چو حافظ نَگُشاد از رخِ اندیشه نقاب

تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند

 

 

            آنچه در ادامه می‌خوانید یادداشت آقای سیدعلی ساقی در تاریخ ۱۱مهر۱۳۹۵ زیر غزل شمارهٔ ۱۸۴ حافظ در سایت گنجور است که ضمن ویرایش فنی به‌طور کامل اینجا آورده شده است:

 

  • ۰ نظر
  • ۰۵ مرداد ۰۲ ، ۱۵:۳۰
  • ۱۹۵ نمایش
  • پدرام شاکری نوا

رشک خودسرکوبگر

۱۶
فروردين

در دنیای جادوگری کسی که توان انجام جادو نداشته باشد ماگل خطاب می‌شود. پتونیا و لیلی هر دو از یک خانواده هستند. هردو ماگل‌زاده هستند، امّا لیلی برخلاف پتونیا جادوگر به دنیا آمد. او حتی قبل از اینکه بداند جادوگر است، شروع به کشف توانایی‌هایش می‌کند. به ارادهٔ او برگ‌های یک گل داخل دستانش بازوبسته می‌شوند و وقتی خود را از تاب پرتاب می‌کند به‌آرامی و با وقار در هوا می‌لغزد و سپس فرود می‌آید. پتونیا این‌ها را می‌بیند. او توان انجام این کارها را ندارد. هروقت لیلی دست به جادوگری می‌زند، هرچند که هیچ‌کدامشان دقیقاً نمی‌دانند ماجرا از چه قرار است، پتونیا با چهره‌ای ناراحت و نامطمئن به لیلی متذکر می‌شود که مادرشان او را از انجام این کارها منع کرده است.

  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۰۲ ، ۰۲:۲۳
  • ۲۳۹ نمایش
  • پدرام شاکری نوا

اشتباه یک پزشک، زیرخاک دفن می شود،
اشتباه یک مهندس، روی خاک سقوط می کند،
اشتباه یک معلم، روی خاک راه می رود و جهانی را به فنا می کشد.

  • ۳ نظر
  • ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۶:۰۵
  • ۱۱۹۵ نمایش
  • پدرام شاکری نوا

سلام!

قبل از این که شروع کنم، باید تذکر بدم که این توصیه ها، نکته ها، یا تجربه ها، لزومن به درد همه نمی خورن. بدون فکر ازشون استفاده نکنید. چیز اثبات شده‌ای این جا وجود نداره و صرفن تجربه هست. حتی بعضی از اینایی رو که می‌نویسم خودم وقت نکردم اجرا کنم، چون نزدیک به کنکور بهشون پی بردم (احساس کردم خوب می‌بود اگه انجام داده بودم). سعی می‌کنم اکثرشون رو با دلیل و مثال کمی توضیح بدم.

بسم الله!

 

  • حاشیه نریم!! indecision
    متأسّفانه شاهد چنین چیزهایی بوده‌م:
    یه سری‌ها فکر می‌کنن برای موفّقیّت تو کنکور یه سری راز یا تکنیک خاص وجود داره!!
    یه سری‌ها فکر می‌کنن اگه یه مشاور یا یه برنامه‌ی خوب داشته باشن همه چی حلّه..
    یه سری‌ها فکر می‌کنن همه‌ی اونایی که رتبه های خوب میارن، حتمن یه مشاور خوب، شرایط خوب، کتاب‌های خاص، معلّم‌های خاص و غیره دارن..
    یه سری‌ها فکر می‌کنن اونایی که نتیجه می‌گیرن، ساعت مطالعه‌های فضایی دارن.
    یه سری‌ها به رتبه‌های برتر به دید مریخی‌ها نگاه می‌کنن!! گاهن به دید آدم‌هایی که هیچ نقصی درشون نیست!
    یه سری‌ها فکر می‌کنن برای موفّقیّت تو درس زیست، لازمه آقای ع.ک. (!) بهشون درس بده.
    و کلی چیزهای دیگه...

    میخوام این رو بگم: راز موفّقیّت تو کنکور حاشیه نرفتنه. رازش اینه که هیچ رازی وجود نداره! رازش اینه که درسارو خوب بخونیم، خوب بفهمیم و خوب مرور کنیم. ممکنه بعضی چیزهایی که بالاتر گفتم کمک‌کننده باشن، ولی اصل نیستن.

     
  • انگیزه.
    خواستن توانستن است!

     
  • اعتماد به نفس.
    «چه فکر کنی می‌توانی، چه فکر کنی نمی‌توانی، در هر صورت حق با توست.» - هنری فورد -

     
  • تلاش.
    هر وقت ساعت مطالعه‌م بیش‌تر شد، نتیجه‌ی بهتری تو آزمون گرفتم!

     
  • منطقی فکر کنیم و منطقی عمل کنیم.
    فرض ساعت‌تون رو 7 صبح کوک کردید، ولی وقتی بیدار می‌شید می‌بینید ساعت 9 هست! این‌جا اگه منطقی برخورد کنیم، به جای این که تو سر خودمون بزنیم و به زمین و زمان ناسزا بگیم(!)، کارهامون رو کمی با استراحت‌های بین درسیِ کمتر شروع می‌کنیم و سعی می‌کنیم تا جای ممکن جبران کنیم.
    یا مثلن فرض کنید سر آزمون، 4 سؤال اوّل یه درسی رو نمی‌تونید جواب بدید. این جا دو راه وجود داره: 1- روحیه‌ی خودتون رو از دست بدید، به این فکر کنید که چرا این طوری شده، روی این سؤالا بمونید و ... 2- انگار نه انگار برید سؤال بعدی! معمولن کسی که با حوصله درس رو خونده باشه و خوب تمرین و مرور کرده باشه، تشخیص میده که یا سؤالا مشکل دارن یا خیلی سخت و وقت‌گیر هستن و این شرایط برای بقیه هم هست. در هر صورت وقتی برگشتید منزل، وقت کافی برای بررسی دقیق‌تر سؤالا وجود داره.

     
  • خوب بخوابیم.
    همین دیگه. بعضی‌ها میگن سال کنکوره! خواب چیه؟! 5، 6 ساعت کافیه! فقط یه ساله دیگه!! ولی به نظرم اتفاقن چون سال کنکوره باید خوب و به اندازه بخوابیم و ساعات خواب منظّمی داشته باشیم. البته شاید یه نفر به 6 ساعت خواب در شبانه روز عادت داشته باشه. برای هر شخص فرق داره. امّا فرض یه نفر عادت داره 12 شب بخوابه و 8 صبح بیدار شه (روزایی که مدرسه نمیره منظور)، به نظر منطقی نمیاد یهو ساعتشو 6 صبح کوک کنه! یا یه نفر که عادت به خواب بعدازظهر داره، یهو بگه من دیگه بعدازظهرها نمی‌خوابم! البته ممکنه یه نفر انگیزه‌ی خیلی قوی‌ای داشته باشه، امّا فکر کنم ساعاتی که بیداره از این انگیزه استفاده کنه بهتر باشه.

     
  • از وقت‌مون بهینه استفاده کنیم.
    خب طبیعتن نمیشه گفت کسی به طور 100% بهینه داره از وقتش استفاده میکنه یا این که چه طور میشه این کار رو کرد، امّا خوبه سعی کنیم تا جای ممکن بهینه عمل کنیم. بعضی چیزهایی که ممکنه کمک کنه: خواب کافی و منظّم، تغذیه‌ی سالم، ورزش، آرامش، انگیزه، علاقه به درس، استراحت بین درسی و.. فکر نکردن زیادی به این موارد!! (حاشیه نرفتن)

     
  • برنامه‌ریزی از آینده به حال.
    ببینیم دو ماه مونده به کنکور قراره وضعیت‌مون چه طور باشه. برای این که بتونیم اون موقع مرور خوب و بهینه‌ای داشته باشیم به چه چیز هایی نیاز داریم؟ چه کارهایی بهتره که در طول سال انجام داده باشیم؟ مثلن مشخصه اگه بخوایم دو ماه آخر مرور خوبی داشته باشیم، بهتره در طول سال با کیفیت درس خونده باشیم و تمرین و مرور کافی داشته باشیم. می‌تونیم تست‌هایی که می‌بینیم خیلی از نکته‌ها رو در بر می‌گیرن، کنارشون یه علامتی بزنیم که دو ماه آخر دیگه سرگردان نباشیم، طبیعتن نمیشه تو دو ماه همه‌ی تست‌ها رو دوباره مرور کرد.

     
  • تشریحی خوندن.
    تو بعضی درسا مثل دین و زندگی، سرعت تست‌زنی رو شدید (!) افزایش میده و خیلی وقت‌ها (تو خیلی (!) درس‌ها) کیفیّت مطالعه رو بالا می‌بره. البته خیلی (!!) جاها به نظر بهینه نمیاد...

     
  • دقیقه‌ی 90ی نباشیم.
    اگه برای یه آزمون 2 هفته وقت داریم، طبیعیه که برای گرفتن نتیبجه‌ی بهتر، خوبه که از همون هفته‌ی اول با جدیّت و کیفیت و با سرعت کافی مطالعه کنیم.

     
  • دیدن راه حل مسئله.
    یه چیزی شبیه چیزیه که آقای قلمچی میگه. یه چنین چیزی میگه که هر روز 10، 15 دقیقه بچه‌ها وقت بذارن، تست‌ها رو بدون دست به قلم شدن بخونن و دسته بندی کنن. یه سری تست‌ها اونایین که دور اوّل حل بشن، یه سری‌ها وقت‌گیرن، یه سری‌ها ایده‌خورن و... امّا چیزی که من می‌خوام بگم اینه که مثلن بعد این که یه سری تست ریاضی زدین، بیاین بدون این که دست به قلم بشید و محاسبات رو دقیق انجام بدید، فقط راه حل کلّی چندتا از این تست‌ها رو تو ذهن‌تون تصور کنید. مثلن برای حل یه مسئله، اوّل یه فلان چیز رو ساده می‌کنیم، بعد یه ضرب و تقسیم، بعد فلان و بهمان رو تناسب می‌بندیم. این کار باعث می‌شه یه مسئله‌ای رو که ممکنه در حالت عادی بیشتر از 1 دقیقه طول بکشه تا حلّش کنیم، فقط تو چند ثانیه راه‌حلشو ببینیم و شناخت بهتری از مسئله داشته باشیم. سرعت کار رو بالا می‌بره؛ چون می‌دونیم دنبال چی هستیم و هر دفعه لازم نیست بگیم: «خب، الان باید چه کار کنم؟»
    این نکته بیشتر به درد مسائلی می‌خوره که راه‌حل‌های به نسبت پیچیده و طولانی دارن.

     
  • تراز یا تقوا؟!
    عوامل مختلفی می‌تونه وجود داشته باشه که چرا در ظاهر بعضی افراد اصلن نتیجه‌ی خوبی نمی‌گیرن و بعضی دیگه نتایج خیلی خوبی می‌گیرن. هوش، تلاش، علاقه، امکانات، خانواده و ... میتونن از این عوامل باشن. درست نیست آدم‌ها رو خدای نکرده بر اساس تراز قلمچی‌شون یا رتبه‌ی کنکورشون از نظر شخصیتی رتبه بندی کنیم. مثلن به آقای الف چون ترازش از آقای ب بیشتره، بیشتر احترام بذاریم!! قرآن میگه: «انّ اکرمکم عندالله اتقاکم» (بخشی از آیه‌ی 13 سوره‌ی حجرات) به نظر درست نمیاد تقوا رو در تراز یا رتبه‌ی کنکور خلاصه کنیم!!! درسته که کنکور مهمه، امّا مهم‌ترین نیست. کنکور تازه اوّل راهه.

     
  • آرامش.
    شما را شدیدن به این مورد دعوت می‌کنم! بدون آرامش درس خوندن هم عذاب‌آوره، هم نتیجه‌ی خوبی نمیده...
    در تجریه‌ای که من داشتم، بهترین راه‌ها برای آرامش داشتن به طور کلّی این‌ها بودن:
    - یاد خدا و آخرت...
    - با کیفیت درس خوندن و تلاش راضی کننده. فکر کنم این یکی رو خیلی‌ها جدی نمی‌گیرن. اگه درس‌هامون رو خوب خونده باشیم، بدونیم با خودمون چند چند هستیم، بدونیم چه کار می‌خوایم بکنیم، باز نگران چی هستیم؟؟

    « من آمن بالله و الیوم الآخر و عَمِل صالحاً فلا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون » (بخشی از آیه 69 سوره‌ی مائده)
    به نتیجه فکر نکنیم! وقتی داریم مطالعه می‌کنیم یا سر آزمون هستیم، فقط رو همون کاری که داریم انجام میدیم تمرکز کنیم تا به بهترین نحو ممکن انجامش بدیم. کسی رو سراغ ندارم از فکر کردن به نتیجه سود برده باشه. فقط این موضوع با یه موضوع مشابه اشتباه نشه.. این که برای خودمون هدف‌گذاری کنیم در موازاتِ تلاش برای پیشرفته، امّا فکر کردن به نتیجه، این که بگیم اگه نتیجه‌م فلان بشه چی میشه، اساسن اشتباه‌ست! یعنی وقتی رفتین سر آزمون، آماده‌ی هر نتیجه‌ای باشین (بحث توکل تو دینی دوم)، طبیعیه اگه خوب خونده باشین نتیجه‌تون هم خوب میشه.

     

خب... دیگه فلن چیزی به ذهنم نمیرسه. اگه چیزی جا انداختم، بعدن ویرایش می‌کنم. موفّق باشین.

13 شهریور 1395 خورشیدی 

  • ۱ نظر
  • ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۲۶
  • ۱۴۹۱ نمایش
  • پدرام شاکری نوا

یادمان نرود

 

  گاه باید بعضی چیزها را روی شن‌های ساحل نوشت

     تا هرچه سریع‌تر پاک شوند

 

  چیزهایی که وجودشان،

    درخت ذهن ما را بی‌برگ می‌کنند...

  • ۳ نظر
  • ۲۷ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۹
  • ۱۲۲۶ نمایش
  • پدرام شاکری نوا